شرح گلشن راز 10
به نظم آورده وپرسیده یَک یَک جهانی معنی اندر لفظ اندک
مشکلات را به صورت نظم در آورده و یکی یکی به تفصیل پرسیده جهانی معنی یعنی معنی بسیار که در لفظ اندک در آورده است.
این بیان غایت فضل وکمال آن بزرگ هم است که (خیرُالکلام ما قلَّ ودلَّ)
رسول آن نامه را برخواند ناگاه فتاد احوال او حالی در افواه
آن نامه را رسول به تبریز رسانید و پیش هرکس خواند احوال وسوالات آن نامه در افواه خلق افتاد که این بزرگ چنیت سوالاتی را به نظم در آورده است.
در آن مجلس عزیزان جمله حاضر بدین درویش هریک گشته ناظر
یعنی در مجلسی که بزرگان شهرتبریز همه حاضربودند و نگاه اکابر همه بدین درویش بود چون همه می دانستند که جواب این معانی ورای علم ظاهر است وموقوف به مکاشفه ومشاهده است که تنها کار عارف واصل است.
یکی کاو بود مرد کاردیده زما صدبار این معنی شنیده
از میان اینان که نگاهشان بدین درویش بودیکی که مرد کاردیده بود وفهم ادراک این سخنان را داشت و این معانی را بارهر شنیده بود .صد بار یعنی به کثرت شنیده بود.
مرا گفتا جوابی گوی در دم کز آنجا نفع گیرند اهل عالم
آن مرد گفت جواب نامه را بدون سوف و لعلّ و بدون تعلیل بده تا از جواب نامه اهل عالم هریک به اندازه توان و حوصله خود از آن بهره گیرد وسبب ارشاد خلق گردد.
گویند ایشان که امر به جواب نامه فرمود(شیخ امین الدین) پیر و مرشد شیخ محمود شبستری بوده است.
بدو گفتم چه حاجت؟کاین مسایل نوشتم بارها اندر رسایـــــل
به آن کسی که گفت جواب نامه را بده گفتم جواب این مسائل مشکله را بارها در رساله ها نوشته ام و تکرار زیاد فایده ندارد.
رساله ها مثل حقّ الیقین و شاهد و رسائل دیگر.
بلی،گفتا:ولی بر وفق مسئول زتو منظوم می داریم مامول
چو عذر آمد که این مسائل در رساله ها گفته شده ایشان فرمودند که :بله ولی امیدوارم که جواب این سوال هم منظوم باشد چون فایده آن بیشتر است ومیل به خواندن ونوشتن آن بیشتر است.
پس از الحاح ایشان کردم آغاز جواب نامه در الفاظ ایـــجاز
به دلیل الحاح ومبالغه ی زیاد در نوشتن نامه به صورت نظم وقبول نکردن عذر،جواب نامه را موافق سوالات به طریق ایجازوبه تعلیم تاییدات الهی وتلقین فضل نامتناهی نوشتند.
به یک لحظه میان جمع بسیار بگفتم این سخن بی فکر وتکرار
در اندک ساعت در میان آن جمع جواب سوالات به نظم دل پذیر در آمد بی تامّل وتکرار.چون صفای باطن ولطف طبع والهام الهی جمع شده بود یقینا فکر وتکرار نیاز نبود.
کنون از لطف واحسانی که دارند زما این خرده گیری در گذارند
اول گفته بود(رسولی با هزاران لطف واحسان).اینجا می فرماید به خاطر لطف واحسان ونیکو خواهی که دارند اگر عیبی ویا نقصی وجود دارد به چشم رضا در آن نظر کنند و در گذارند.
می توان این تنها اشاره به رسول نیست بلکه اشاره به هرکسی هست که مطلع گردد.
همه دانند کاین کَََس در همه عُمــــر نکرده هیچ قصد گفتن شِعـــــر
یعنی خواص وعوام می دانند که ایشان در طول عمر خود قصد شعر گفتن نداشته اند وسعی در تتبّع قافیه(حروف رَوّی وحرکت ماقبل)ننموده اند و قافیه ی عُمــــــر وشِعــــــر را به همین جهت آورده اند.