شرح گلشن راز 6
مقام دلگشایش،جمع جمع است جمال جان فزایش،شمع جمع است
هرچه به دل سالک از روی موهبت الهی وارد میشود بی تعمل سالک وغلبه نفس زایل میشود حال نامیده میشود ودر صورت دائمی شدن وملکه شدن حال،مقام نامیده میشود بخاطر اقامت در دل سالک. معنای جمع جمع: جمع مقابل فرق است ،فرق در حجاب بودن از حق به خلق است یعنی فرد خلق وحق را غیر داند، جمع مشاهده ی حق است بی خلق. وجمع الجمع شهود خلق است قائم به حق،یعنی مشاهده ی حق در جمیع موجودات.که این مقام بقا بالله است و صاحب این مقام وحدت درکثرت وکثرت در وحدت می بیند. جمال جان فزایش،شمع جمع است یعنی آن حضرت روشن کننده ی انجمن های قلوب وارواح جمیع کاملان است.ومحافل جمیع مراتب بودنبه شمع جمال وجود مبارکش تابان وهویداست. شده او پیش ودلها جمله در پی گرفته دست جان ها دامن وی یعنی آن حضرت درکمال نبوت وولایت پیش وبیش ازهمه است وانبیا وائلیا تابع ومنقاد ایشانند ودر پی ایشان روانه ی مقام اصلی اند.
درین ره اولیا باز از پس وپیش نشانی می دهند از منزل خویش
انبیا ساربان کاروان طریقت اند واولیا متابعت از انبیا دارند وبه جهت مراتب متفاوتند وهرکدام از آن حال ومقامی که به آن رسیده اند به زبان اشارت خبری می دهند. به حد خویش چون گشتند واقف سخن گفتند در معروف وعارف یعنی زمانی که از تقید هستی موهوم رهایی یافتند وبه اطلاق پیوستند معرفت حقیقی برایشان حاصل شد وسخن درمعروف و عارف گفتند.عارف سالک است که ازمقام تقید به مقام اطلاق رسیده و معروف حق مطلق است که مبدا ومعاد همه است. یکی از بحر وحدت گفت اناالحق یکی از قرب وبعد وسیر زورق در شرح این بیت می فرمایند: اولیاالله انواعند:اول کسانی که ارباب سکرند وبه افشای اسراری که بردل پاک ایشان ظهور نموده می پردازند به علت بیخود شدن واینکه خود را قطره ای می یابند از دریای حقیقت که عین دریایند.و می گویند :من عین دریایم(اناالحق) یکی دیگر به دلیل قوت حوصله وتوان درک حقیقت عنوان نمیکند اما چون من عندالله مامور به ارشادغیر می شود بخاطرتشویق طالبان راه حقیقت به بیان حقایق می پردازد.اینگونه که باید ازموانعی چون لذات نفسانی ومشتهیات جسمانی اعراض کنند. یکی از قرب وبعد وسیر زورق قرب:سیر قطره به جانب دریا بعد:تقید به قید صفات بشری که مانع درک حقیقت است. سیرزورق:عبورنشاه ی انسانی از امواج کثرت ورسیدن به مقام وحدت. وکاملی که قصدارشاد دارد بتید مقتدی به انبیا باشد ونبوت را شعار ظاهر وباطن خود کند.ومثل انبیا خلایق را دعوت کند به دوری از لذات نفسانی وموانع. قسم سوم از اولیا کسانی اند که به مقتضای غلبه ی اسم الظاهر حسن متابعت انبیا برایشان غالب است ومن عندالله مامور به ارشاد خلایق نیستند واحوال معنوی خود را مخفی داشتندو بی اشارت الهی آن را جایی اظهار نکرده اند.